• ۱۴۰۳ شنبه ۱ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5855 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲۴ شهريور

مساله اول فيلترينگ

عباس عبدي

پيرو يادداشت هفته پيش درباره اقداماتي كه براي تقويت وفاق با مردم بايد انجام شود به ۵ موضوع اشاره شد كه اكنون به شرح مختصر اولين مورد آن يعني فيلترينگ پرداخته مي‌شود. مساله‌اي كه مطابق معيارهاي پيش‌گفته حل آن كم‌هزينه و بسيار پر سود است و بايد در فوريت قرار گيرد. واقعيت اين است كه به عنوان يك شهروند و روزنامه‌نگار هر چه گشتم كه دلايلي قابل اتكا براي فيلترينگ پيدا كنم نيافتم، اگر گزارش رسمي در اين باره وجود دارد آن را منتشر كنند. به هر حال اينترنت موضوعي است كه با زندگي روزمره اغلب مردم مرتبط است و سياستگذار بايد پاسخگو باشد. شايد دلايلي دارند، پس چرا از بيان رسمي آن عاجز و شايد هم شرمنده هستند؟ سرنوشت قاضي فيلترينگ‌كننده كه معلوم شد، ولي هنوز اين سياست زيان‌بار تغيير نكرده است. شايد ناشي از ضعف سيستم سياسي ما است كه در گرفتن تصميمات سلبي فوري و بي‌پروا عمل مي‌كند در مقابل در تصميمات ايجابي و مثبت بسيار محتاط و دير و بدتصميم است. به‌طور كلي روشن است كه دسترسي آزاد به همه آنچه در اينترنت هست، عوارض گوناگوني دارد. چه براي فرد و چه براي حكومت. ولي راه مقابله با آنها نبايد به گونه‌اي باشد كه هم شكست بخورد و هم عوارض را بيشتر كند. فيلترينگ در ايران از نوع شيوه‌هاي مقابله غيرموثر و زيان‌بار است. اولين مساله‌اي كه موجب تعجب مي‌شود، ناكارآمدي فيلترينگ است، به عبارت ديگر هم‌اكنون ده‌ها ميليون نفر از فيلترشكن استفاده مي‌كنند و آن را هرچند با صرف زمان و هزينه دور مي‌زنند. همان‌گونه كه حكومت ايران تحريم‌ها را دور مي‌زند.

البته تحريم‌كنندگان جهاني با علم به اينكه ايران تحريم‌هاي آنها را دور مي‌زند بر تداوم تحريم اصرار مي‌كنند، زيرا موجب افزايش هزينه براي ايران مي‌شود. در واقع تحريم جز سخت شدن صادرات و واردات شايد ۲۵ تا ۳۰ درصد هم به زيان مردم و اقتصاد ايران است. اين كار مطلوب كشور تحريم‌كننده است، چون مي‌خواهد، حكومت و مردم ايران اذيت و از يكديگر دور شوند، ولي آيا حكومت ما هم مي‌خواهد مردم اذيت و از خودش دور شوند؟ حتي اگر با خريد فيلترشكن خارجي، فيلترينگ را دور بزنند؟ اگر بلي، ديگر حرفي نمي‌ماند. ظاهرا چنين چيزي را نخواهند گفت و نمي‌گويند. پس علت فيلترينگ چيست؟ از سوي ديگر همان‌گونه كه مبارزه عليه ماهواره شكست خورد به زودي استارلينك هم فيلترينگ را بلاموضوع خواهد كرد و بدتر اينكه موجب خروج سرمايه از كشور و بي‌اعتباري بيشتر اينترنت داخلي مي‌شود. نكته دوم و جالب‌تر اينكه فيلترينگ نقض غرض است. چطور؟ اغلب حكومت‌ها برخي سايت‌هاي غير اخلاقي، مجرمانه، قاچاق و... را فيلتر مي‌كنند. هنگامي كه فيلترشكن نداشته باشي، طبيعي است كه به آنها دسترسي نداري اغلب مردم هم علاقه چنداني به اين دسترسي براي خود يا فرزندان‌شان ندارند. پس اگر شبكه‌هاي اجتماعي متعارف مثل توييتر، اينستاگرام، واتس‌آپ ، تلگرام، يوتيوب و... فيلتر شوند، مردم مجبور هستند كه از فيلترشكن استفاده كنند. در اين صورت دسترسي آنها و مهم‌تر از خودشان، فررندان‌شان به همان سايت‌هاي نامناسب نيز آزاد و راحت مي‌شود. به عبارت ديگر فيلترشكن مصداق از قضا سركنگبين صفرا فزود شده است.
فيلترينگ، بازاري براي فساد و توليد و فروش فيلترشكن شده است و مبالغ درشتي به صورت ارز و ريال نصيب صاحبان فيلترشكن مي‌شود. شايد مهم‌تر از آن اطلاعاتي است كه نصيب صاحبان مسيرهاي غيرمجاز مي‌شود كه فيلترينگ از آن مسيرها عبور مي‌كند. مردم هم بحق فكر مي‌كنند كه همين فروشندگان فيلترشكن مانع رفع فيلترينگ هستند. مساله مهم‌تر فرآيند تصاعدي و رو به رشد نياز زندگي به اينترنت و ضرورت افزايش سرعت آن است. جامعه و مردم هر روز نيازمند سرعت‌هاي بسيار بيشتر براي اينترنت هستند و اين نيازي تفنني نيست، بلكه يك نياز ضروري مثل آب و برق و انرژي و آموزش و بهداشت و... است. حتي بر همه اين نيازها تقدم پيدا كرده است، زيرا اينترنت زيرساخت اصلي ديگر خدمات زيرساختي اقتصاد و جامعه شده  و فيلترينگ مثل يك مانع جدي پيش روي تحقق اين هدف است. اينترنت پرسرعت مثل يك بزرگراه ۸رديف است كه ترافيك نمي‌شود و هر چه خودرو باشد با سرعت حركت مي‌كنند. اينترنت كم سرعت مثل يك جاده باريك است كه سرعت‌گيرهاي بزرگي هم دارد و در نتيجه هميشه ترافيك است و رفت و آمد در آن ممكن نيست. هم‌اكنون سرعت اينترنت در ايران رتبه بسيار بدي دارد و در ميان كشورها با فاصله زياد در رديف‌هايي پايين قرار داريم. تاكيدات اخير مقام رهبري درباره هوش مصنوعي نيازمند اينترنت عالي و پرسرعت است.‌ بدون ترديد موفقيت عمومي در اين حوزه بدون دسترسي آزاد و پرسرعت به اينترنت بي‌معناست. عوارض شخصي و رواني فيلترينگ نيز خيلي مهم است. اينكه هر لحظه تصور مي‌كني بايد به صورت غيرقانوني يك منع حكومتي را دور بزني. منعي كه هيچ دليلي براي آن نمي‌بيني و مجبوري از مقررات تخطي كني. اين وضعيت حس دشمني نسبت به سياستگذار ايجاد مي‌كند و موجب قانون‌گريزي مي‌شود، زيرا به اين معناست كه سياستگذار به تو اعتماد ندارد، پس تو هم نبايد به او اعتماد داشته باشي. عوارض تحقيرآميز آن بدتر است. هنگامي كه يك تيم ورزشي يا يك گروه گردشگري به ايران مي‌آيند و مي‌بينند كه واتس‌آپ يا تلگرام و توييتر فيلتر است تعجب مي‌كنند و اگر به آنان خط‌هاي بدون فيلترينگ داده شود اين براي مردم ما موجب تحقير ناشي از تبعيض مي‌شود. اخيرا زايراني كه به عراق رفته‌اند بيش از هر چيز، اينترنت بدون فيلتر توجه آنان را جلب كرده است. اين واقعا خجالت‌آور است. حتي سفر رييس‌جمهور هم تحت تاثير اين تفاوت ميان دو كشور بود. عارضه اقتصادي فيلترينگ هم كه جاي خود دارد. برخي از اين سكوهاي فيلتر شده، مثل اينستاگرام فضاي كسب و كار و درآمد هستند و در اين وضعيت بيكاري و درآمد اندك مردم، بايد راه آنها را باز كرد تا مردم از اين طريق تامين معاش و زندگي كنند. بدتر از همه فيلتر كردن يوتيوب است. اين از عجايب است كه به خاطر وجود برخي فيلم‌هاي سرگرم‌كننده و مغاير با ارزش‌هاي رسمي؛ حكومت مردم خود را از اين دانشگاه مجاني و ارزشمند محروم كند. مگر ممكن است خود را از چنين نعمتي محروم كنيم؟ مگر مردم و الزامات اقتصادي و فناوري چنين محدوديتي را مي‌پذيرند؟مساله فقط رفع فيلترينگ نيست، مساله انتظار بحقي است كه مردم از دولت آقاي پزشكيان دارند. مردم مي‌خواهند به دولت و حكومت اعتماد كنند و ببينند تا چه اندازه آماده هستند كه تصميمات نادرست و غير قابل دفاع را تغيير دهند؟ حتي معلوم نيست چه كساني مخالف هستند؟ تقريبا همه سياستمداران به‌طور صريح يا ضمني مخالفت خود با فيلترينگ را اعلام كرده‌اند. نكته جالب وجود سكوهاي اينترنتي داخلي مثل بله و ايتاست كه برخي افراد فكر مي‌كنند وجود آنها فيلترينگ را توجيه و‌ حكومت را بي‌نياز مي‌كند. من با وجود اين سكوهاي اجتماعي كاملا موافقم و براي جامعه هم مفيد مي‌دانم به‌شرطي كه آنجا را به جزيره دورافتاده تبديل نكنند و نخواهند كه عده‌اي از خودشان و تحت نظارت و محدوديت‌هاي رسمي دسترسي آزاد به آنها داشته باشند و اكثريت مردم محروم از دسترسي به شبكه‌هاي ديگر باشند. بالاخره عجيب‌تر از همه اينكه ما در جامعه‌ و ساختاري زندگي مي‌كنيم كه بايد اين حرف‌هاي بسيار عادي را زد، چون هنوز اين موضوع براي ما مساله است و آن را حل نكرده‌ايم؟ از آن بدتر اينكه حتي يك جمله مفيد در پاسخ به آنها دريافت نمي‌كنيم؟ اين درد را به كجا مي‌توان برد؟آقاي پزشكيان وقت خود را براي امور ديگر تلف نكنيد در اولين فرصت و در چارچوب وفاق ملي و عقلانيت اين مساله را با كليت ساختار سياسي حل كنيد. اگر حل اين مساله مصداق وفاق و عقلانيت نباشد، ديگر هيچ چيز ديگري مصداق آن نمي‌تواند باشد. سرمايه اجتماعي حكومت و دولت را افزايش دهيد پيش از آنكه دنبال جذب ۱۰۰ ميليارد دلار سرمايه خارجي باشيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها